سپهرسپهر، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

آسمون زندگی مامانی و بابایی

ملووووووووووووووووووسمی

سلام گل پسری  قربون شکل ماهت برم که روز به روز شیرینتر میشی . ببخش عزیزکم چند وقتی بود مشغول خونه تکونی بودم واسه همین نشد زودتر بیام وبلاگت رو به روز کنم. خب بریم سراغ مراحل رشد شما . دلبرکم عاشق ایستادنی و وقتی بلندت میکنم محکم پاهاتو فشار میدی تو دلم و خودت رو سیخ نگه میداری . حسابی خوش خنده شدی و بیشتر دوست داری باهات حرف بزنم .  نگاهات خیلی پر مفهوم شده  و اما چند تا عکس    بقیه اش تو ادامه مطلبه .................. ...
22 اسفند 1390

وااااااااااااااااای به حالت اگه شیطون بشی !!!!!!!

سلام پسر گلی  فدات بشم که روز به روز بزرگ شدنت رو از روی نگاهت میشه فهمید . قربون اون چشمای درشتت بشه مامانی  عزیز دلم دیروز تلویزیون یه برنامه در مورد شیرخواران پخش میکرد . آقای کارشناس میگفت شیرخواران  از چهار ماهگی پا میگیرند . آخه قربونت برم من تو هنوز دو ماهت نشده بود که پا گرفتی . یه وقتایی هم اینقدر تند تند دست و پاتو تکون میدی که با خودم میگم نکنه بیش فعال بشی ؟؟؟؟؟؟ پسر طلایی من تو بارداری رژیم غذاییم رو خیلی رعایت کردم حالا وااااااااااااااااای به حالت اگه شیطون بشی !!!!!!!   نزدیکای عید نوروزه و شهر حال هوای دیگه ای به خودش گرفته .  دیروز مادرجونی اومد کمکم تا آشپزخونه رو با هم یه سر و...
15 اسفند 1390

پسر طلای نیرومند مامانی

سلام گل پسرم  بالاخره چند روز پیش بردیم واکسن دوماهگیت رو زدیم . درد و بلات تو سرم فقط موقع زدن واکسن گریه کردی . شب که شد چند ساعتی تب خفیفی داشتی بعدشم دیگه هیچی . منم روز اول فقط کمپرس سرد برات گذاشتم که شکر خدا تاثیر خوبی داشت . روز دوم هم یه کم کمپرس گرم وپسری شد مثل روز اولش . پسری نشون دادی از همین حالا واسه خودت مردی هستی هاااااااااااا ! الان هم لالایی کردی . تازگی ها خیلی واسم میخندی حتی موقع شیر خوردن . پسر طلا نمیگی دل منو اینجوری میبری ؟؟؟؟؟؟؟؟ قربونت برم الهی ...
10 اسفند 1390

روزهای آخر دوماهگی پسر طلایی

سلام قند عسلم  دیگه کم کم دوماهت داره تموم میشه و میری توی سه ماهگی . درد و بلات به سرم مامانی که سه ماهگیت رو باید با درد واکسن شروع کنی . در چکاپ آخر دوماهگیت به خاطر استفراغ های مکرر بردیمت سونوگرافی که رفلکس درجه دو تشخیص داده شد و چند روزی هست که داریم بهت شربت رانیتیدین میدیم. خیلی از طعمش خوشت نمیاد ولی میخوری . قربونت برم که اینقدر ماهی تو ! جیگرکم خیلی باهوش شدی . عاشق اینی که با دستات بازی کنم . وقتی میزنم رو دستات خودت دوتا دستاتو میاری بالا به نشونه اینکه بازم بازی . چند تا از عکسای جدیدت رو میذارم واست توی ادامه مطلب   ...
9 اسفند 1390
1